زالوها هرمافرودیت هستند، به این معنی که هم اندام تناسلی ماده و هم نر را دارند (به ترتیب تخمدان و بیضه). زالوها با تکثیر متقابل تولیدمثل میکنند، و درهنگام آمیزش اسپرم منتقل میشود. زالوها مانند کرمهای خاکی، برای نگهداری تخمهایشان از کمربند تناسلی استفاده کرده و آنها را در پیلهای پنهان میکنند.
در حین آمیزش زالوها از تزریق زیرجلدی اسپرم خود استفاده میکنند. آنها از یک اسپرماتوفر، که یک ساختار حاوی اسپرم است، استفاده میکنند. گاهی در کنار یکدیگر، در حالی که جلوی یکی رو به پشت دیگری است قرار میگیرند و هر زالو اسپرماتوفر خود را به اندام دیگری تزریق میکند که اسپرمش از آنجا راه خود را به طرف اندام تناسلی زنانه پیدا خواهد کرد. رشد لارو به عنوان یک سری از مراحل رخ میدهد. در اولین مرحله سلول تقسیم شده و موجب بوجود آمدن یک جوانهسای AB و CD میشود و در مرحلهٔ تقسیم سلولی میانچهر است که سیتوپلاسم بدون یاخته که تلوپلاسم نامیده میشود شکل میگیرد. تلوپلاسم به عنوان عامل تعیینکنندهٔ سرنوشت سلول D شناخته شده است. در مرحلهٔ ۳ هنگام دومین تقسیم سلولی در بلاستومر CD تقسیمی نامساوی رخ میدهد. در نتیجه موجب بوجود آمدن یک سلول بزرگتر D در سمت چپ و یک سلول کوچکتر C در سمت راست میشود. این مرحلهٔ تقسیم نامساوی به تارچه،بستگی دارد و در پایان مرحلهٔ ۳ سلول AB تقسیم میشود. در مرحلهٔ ۴ نمو، سلولهای بنیادی میکرومرها و تلوبلاستها تشکیل میشوند و در نتیجه، D quadrant برای تشکیل سلولهای پیشساز DM و DNOPQ تلوبلاست تقسیم میشود. در پایان مرحلهٔ ۶ زیگوت شامل ۲۵ میکرومر، ۳ ماکرومر(A, B وC)و ۱۰ تلوبلاست مشتق از D quadrant است.
تلوبلاستها جفتهایی از پنج نوع مختلف (M, N, O, P, and Q) از یاخته بنیادی جنینی هستند که ستونهای بندبند سلولها را در سطح بدن جنین شکل میدهند. یاختههای مشتق شده از تلوبلاست نوع M یاختههای مزودرم و مجموعهٔ کوچکی از یاختههای عصبی را میسازد، یاختههای مشتق شده از تلوبلاست نوع N منجر به ساخت بافتهای عصبی و تعدادی از اکتودرم شکمی میشود.Q در ساخت اکتودرم پشتی همکاری میکند و در زالوها O, P هم اثر هستند (دارای پتانسیل رشد یکسان) که اکتودرم جانبی تولید میکند. بهرحال تفاوت آن دو این است که P نسبت به O دسته بزرگتری از یاختههای روپوست پشتی و جانبی تولید میکند.در کرمهای لجن برکه، بیشباهت به زالوها، تلو بلاستهای نوع O, P در همان مراحل اولیه نمو از هم مجزا میشوند و بنابراین یاختههای هم اثر نیستند. هر بخش از بدن زالو از یک سلولاز نوع M, O، P و دو سلول از نوع N ,Q تشکیل شده است.
اکتودرم و مزودرم تنه به طور انحصاری از یاختههای تلوبلاست از ناحیهای به نام منطقه پیشرفت خلفی مشتق میشوند. سر زالو که از ناحیهٔ بدون بندبند بیرون میآید، بوسیلهٔ اولین گروهی از میکرومرهایی که از یاختههای A, B، C, D مشتق شدهاند با ایجاد تقارن بین یاختههای AD و BC شکل میگیرد.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد